علیاکوچ کوچینگمقالات آوریل 11, 2021 کوچینگ چیست ؟ به طور بسیار ساده، کوچینگ در مورد یاری کردن به دیگران برای یادگیری آنهاست. بدون اینکه به آنها بگویید چهکاری انجام دهند یا چه فکری داشته باشند. سبک کوچینگ بر این مبناست که شخصی که کوچ میشود (مراجعه کننده یا کوچی) همه ایدهها و تصمیمگیریها را با خود دارد.پس کوچینگ به افراد کمک میکند تا به همه توانمندیهایشان دست پیدا کنند. با کمک کردن به آنها در جهت بازکردن قفل تفکر و کنار گذاشتن موانع و محدودیتهایشان.موانع و محدودیتهایی که در بیشتر مواقع فقط ذهنی هستند و به وسیله ذهنِ خود افراد ایجاد شدهاند.ممکن است این سوال مطرح شود که دراین میان نقش کوچ چیست؟ نقش کوچ چیست؟ یک کوچ یک تسهیلگر یادگیری است. در راستای استفاده کردن اشخاص از مهارتهایشان در مسیر رشد و توسعه فردی و رشد عملکرد خودشان. لازم به ذکر است که اصطلاح کوچینگ اکثرا با تعبیرهای غلط معنی میشود. مثلاً وقتی به فرهنگ لغت هم نگاهی بیندازیم میبینم تعاریف زیاد و متفاوتی وجود دارد و بعضاً معنی صحیحی از کوچینگ نمیباشد.مانند تعاریف زیر:– به عنوان مربی یا راهنما– ارائه دستورالعمل و پیشنهاد به فردی که درباره اینکه در یک موقعیت خاص چهکاری انجام دهد.– ارائه راهحل و پیشنهادات حرفهای به کسی که درباره چگونگی دستیابی به هدف. تعریف درست کوچینگ پدر علم مدرن کوچینگ امروزی و یکی از بزرگان این رشته مرحوم سرجان ویتمور کوچینگ را بهخوبی تعریف کرده است:“کوچینگ در اصل بازکردن قفل تواناییهای یک شخص است برای به حداکثر رساندن عملکرد آن. در واقع کمک کردن به افراد در جهت یادگیری است و نه آموزش دادن به آنها.”سِر جان ویتمورپایه و اساس کوچینگ بر این باور می باشد که فرد مراجعه کننده یا کوچی همواره پاسخ تمام مسائل خودش را دارد. به همین علت است که این فرآیند تا این اندازه قدرتمند است!مُراجع شما ممکن است، برای پیداکردن قسمتی از پاسخهایش به کمک احتیاج داشته باشد و این جایی است که مهارتهای ویژه کوچینگ بهکار میآید. پس در کوچینگ، مسئولیت یادگیری فقط با خود فرد است و نه با کوچ.خبر بسیار خوب این است که این نوع یادگیری خیلی قدرتمندتر از یادگیری بهتنهایی است.داشتن مالکیت در راه حل و پاسخ، نتایج عملکردی طولانیتری به همراه دارد.وقتی که پاسخها و راهحلهای خود شخص از درون خود او و بر طبق ارزشها و خواستههای او می باشد. دستیابی به هدف را قابل دسترستر میکند.این یک موضوع واقعی است و برای همین استکه خیلی خوب کار میکند. تفاوت بین کوچینگ و منتورینگ فهمیدن و درک تفاوت بین کوچینگ و منتورینگ حائز اهمیت است چون که این دو کاملاً از هم متمایز هستند.هرچند که بعضی وقت ها این دو را به جای هم فرض میکنند. مضاف بر این، منتورینگ یک رابطه باند مدت و مستمر است که دیدگاه بزرگ تری نسبت به فرد را در برمیگیرد، و مراجعه کننده را با ارائه پیشنهادها و راهنماییهایی از تجربیات خود یادگیرنده را برای شغل آیندهاش راهنمایی و حمایت می کنند. در هر صورت منتورینگ بیشتر به دنبال توسعه حرفهای فرد است.در کوچینگ، کوچ پیشنهاد و پند و اندرزی نمیدهد و همه محتوا برای مراجعه کننده (کوچی) میباشد. به همین علت، کوچینگ اکثرا بر روی حوزهها یا مسائل مربوط به توسعه خاصی متمرکز است. در انتها، موضوع خیلی مهم تمرکز بر دستیابی به اهداف میباشد.البته روشهای یادگیری زیادی علاوه بر کوچینگ و منتورینگ هم وجود دارد. تاریخچه کوچینگ کوچینگ تاریخچه خیلی طولانی دارد که به سقراط برمیگردد. نحوه سقراط براساس این فرض می باشد که، بیشترین یادگیری در زمانی است که افراد مالکیت موضوعی را دارند و یکسری از مسئولیتهای فردی را در جهت گرفتن نتایج بهعهده میگیرند.در نتیجه، فرآیند گفتگو موفق بین اشخاص درجهت ترویج تفکر انتقادی برای بهدست آوردن ایدهها و فرضهای اساسی را ترجیح میدهد.در عصر امروزی، کوچینگ نقش مهم و منتقدانهای را در ورزشهایی مثل تنیس، دوچرخه سواری و فوتبال بازی میکند. ولی – تیم گالوی و سرجان ویتمور – کسانی بودند که کوچینگ را از عرصه ورزش به دنیای کسب و کار آوردند.در اوایل دهه 70 میلادی، تیم گالوی، که مربیگری تنیس روی میز را داشت، فهمیدند آنچه در ذهن دانش آموختگان اتفاق میافتد، مانع از یادگیری آنها میشود.او شروع به آزمایش کردن برروی روشهایی کرد که به یادگیری بازیکنان کمک میکرد از راه توسعه آگاهی آنها. او نتایج حاصل از این تجربه را “بازی درونی” یادکرد و مشاهدات خود از این تجربه را با عنوان “بازی درونی در تنیس” در سال ۱۹۷۴ انتشار داد.یک دهه بعد، سرجان ویتمور، راننده ماشینهای مسابقهای که علاقه زیادی به روانشناختی داشت، زیر آموزش گالوی قرار گرفت و فهمید که این اصول میتواند در کسب و کار هم مورد استفاده قرار گیرد.او تحقیقاتش را ادامه داد، و در سال ۱۹۹۲ کتابی با عنوان “کوچینگ برای عملکرد” را انتشار داد. اصول کتاب او هنوز هم بهشکل گسترده در حوزه کسب و کار استفاده میشود. چرا کوچینگ کار میکند؟ در دهههای کنونی تحقیقات زیادی روی چگونگی عملکرد مغز انسان صورت گرفته است. پس، ما بهتر میتوانیم علم پشت کارکرد فرآیند کوچینگ را بفهمیم که چرا کوچینگ در محلکار خیلی خوب کار میکند و میتواند به جای استفاده از زور در یادگیری مورد استفاده قرار گیرد.راه مغز، یادگیری و عادتهامغز ما اصولا با تولید ارتباطات و مشارکتها کار میکند. مغز دوست دارد آنچه را که در گذشته اتفاق افتاده را با آنچه که اکنون اتفاق میافتد را با هم مرتبط کند؛ ما هر ثانیه یکنوع نقشه ذهنی از ارتباطات تولید میکنیم.وقتی که ما برای نخستین بار با چیزی روبهرو میشویم، یک بازه زمانی نیاز داریم که آن موضوع را یاد بگیریم یا درک کنیم. پس اگر ما درحال یادگیری یک مهارت جدید هستیم، بر طبق میزان پیچیدگی آن مهارت ممکن است دقایق، روزها یا حتی ماهها، برای یادگیری آن زمان نیاز داشته باشیم.مغز ما بهتدریج برای یادگیری یک نقشه ایجاد میکند و برای این انرژی زیادی صرف میکند. ولی زمانی که نقشه ایجاد میشود، مغز ما میتواند بر روی چیزهای دیگر تمرکز کند.ما این فرآیند را الگوی ساخت یک عادت مینامیم. عادتها با انرژی کارآمدی در بخشهای مغز ما اجرا میشوند. بهسادگی، مغز ما با شکل دادن به عادتها عمل میکند. جهت همکاری کلیک کنید اینستاگرام علیا کوچ کوچینگ، کوچ، آموزش کوچینگ، سلف کوچینگ، محمدرضا علیا